تنهــایـم ...
اما دلتنگ آغــوشی نیستــم...
خستــه ام ...
ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم...
چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز... ... ...
ولــی رازی نـدارم...
چــون مدتهــاست دیگــر کسی را "خیلــی" دوست ندارم
نویسنده : baran تاریخ : 29 / 2 / 1392برچسب:
,
شب خوابیدی توی تختت و هی قلت میخوری… ...... .... بعد گوشیتو برمیداری و مینویسی “خوابم نمیبره” ....... سرد میشی، بغض میشی، خرد میشی ...................... وقتی که میبینی .................. ......... هیچکسو نداری که اینو واسش بفرستی… .........
نویسنده : baran تاریخ : 29 / 2 / 1392برچسب:
,
خاطره یعنی: یک سکوت غیر منتظره، میان خنده های بلند....
نویسنده : baran تاریخ : 27 / 2 / 1392برچسب:
,
صــدایت میکنم "همسر مـن" "جــــــانی" که میگویی... جانم را میـــــــــــگیرد.... نـــــــــــــــــــــزن این حـــــرف ها را... دل من جنبــــــه ندارد... موقعی که نیستی... دمار از روزگارم در می آورد
نویسنده : baran تاریخ : 27 / 2 / 1392برچسب:
,
کور باش بانو !!!
• نگاه که میکنی میگویند " نخ داد ".....
• عبوس باش بانو!!!
• لبخند که می زنی میگویند " پا داد ".......
• لال باش بانو!!!
• حرف که میزنی میگویند " جلوه فروخت ".......
• شاید دست از سرمان بردارند......
• شاید.....
نویسنده : baran تاریخ : 27 / 2 / 1392برچسب:
,
چقدر دلم میخواهد نامه بنویسم.
تمبر هست.
پاکت هم هست.
کاش کسی جایی منتظرم بود...
نویسنده : baran تاریخ : 27 / 2 / 1392برچسب:
,
بنویس چیزی...در عجبم........!!
راننده نیستم........!!
اما هر کس به من میرسد .......
مسافر است....!!
نویسنده : baran تاریخ : 27 / 2 / 1392برچسب:
,
یه مدت میخوام ول کنم زندگی رو
بذارم کنار عشقو دیوونگی رو
چشامو رو اونی که میخوام ببندم
یه مدت با هیچی ، با هیشکی نخندم
یه مدت میخوام لنگ چیزی نباشم
هراسون و دلتنگ چیزی نباشم
بترسن همه آدما از منی که
قراره یه مدت بشم یکی دیگه
یکم فرصت و استراحت میخوام
یه شب خواب شیرین و راحت میخوام
میخوام بچه شم باز تو این سن و سال
یه مدت جدا شم از این حس و حال
تو میدونی احوال خوبی ندارم
غروبم ، سکوتم ، گمم ، بی قرارم
واسه اینکه خورشید چشمام بتابه
یه مدت باید بی توقف ببارم
نویسنده : baran تاریخ : 27 / 2 / 1392برچسب:
,
این روزها زیــــــــادی ساکت شــــــــــده ام ،
نمی دانــــــم چـــــــرا حرفــــــــهایم،
به جـــــــــــــای گلویم از چشم هایم بیرون می آیند.
نویسنده : baran تاریخ : 25 / 2 / 1392برچسب:
,
مـــذکر عزیــــز : " مـــــ♥ــــرد " بـــاش !
زمیــــن به مــــرد بودنـ ــــت نیــــاز داره !
مــــرد باش ؛ نـــه فقط با جســ♥ــمت !
مـــــرد بــــاش با نگــــاهت ، با احســ♥ــاست ، . . . !
مردونه حــــــرف بزن ، مــــ♥ـــــردونه بخنــــــد ، مردونه گریــــــه کن ،
مــــــردونه عشـــ♥ـــق بورز ، مردونه ببــــــــخش ، . . . !
مرد بــــــاش و هیچ وقت نامـــ♥ــردی نکن ؛
مخصوصـــــا در حق کســـــی که باورت کـــ♥ـــرده
و بهـــــت تکیـــــه کرده...
نویسنده : baran تاریخ : 25 / 2 / 1392برچسب:
,
699666999999666999999666996666666996666699999666669966666699
699669999999969999999966699666669966669966666996669966666699
699666999999999999999666669966699666699666666699669966666699
699666669999999999996666666996996666699666666699669966666699
699666666699999999666666666699966666669966666996666996666996
699666666666999966666666666699966666666699999666666669999666
- شمارهاي بالا را انتخاب كنيد
Ctrl + F
را بزنيد بعد
شماره ی 9 را بزنيد حالا
Ctrl + Enter
را بزنيد
نویسنده : baran تاریخ : 24 / 2 / 1392برچسب:
,
ای کــاش یا بـــــــــــودی ،
یـــــا از اول نبودی !!!
ایـــــن که هســـتی
و کنــــارم نیســــتی ...
" دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد
نویسنده : baran تاریخ : 23 / 2 / 1392برچسب:
,
نویسنده : baran تاریخ : 23 / 2 / 1392برچسب:
,
کلافه ام
نویسنده : baran تاریخ : 23 / 2 / 1392برچسب:
,
این روزهـــا
بغـــــض دارمــ ...
گریــــه دارم
آهــــــــــــــــــــ دارم !!!
تــــــــــــا دلت بخواهد ...
بازیگـــر خوبـــی شده ام
می خنـــدم
حتی خودم هم بـــاورم میشود
که من خوبم ...
خوبــــ ـــ ـــ ــه خـــــــــوب ..
نویسنده : baran تاریخ : 23 / 2 / 1392برچسب:
,
حرف های دلم را هرگز کسی نمیفهمد ،........ فقط روزی مورچه ها خواهند فهمید !..... روزی که در زیر خاک گلویم را به تاراج میبرند …
نویسنده : baran تاریخ : 20 / 2 / 1392برچسب:
,
رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمی فهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم
مجنونم و دل زده از لیلیا
خیلی دلم گرفته از خیلیا
نمونده از جوونیام نشونی
پیر شدم پیر تو ای جوونی
تنهای بی سنگ صبور
خونه ی سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست
اگر چه هیچ کس نیومد
سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش
طاقت بیار و مرد باش
اگر بیای همونجوری که بودی
کم میارن حسودا از حسودی
صدای سازم همه جا پر شده
هر کی شنیده از خودش بی خوده
اما خودم پر شدم از گلایه
هیچی ازم نمونده جز سایه
سایه ای که خالی از عشق و امید
همیشه محتاج به نور خورشید
تنهای بی سنگ صبور ...
نویسنده : baran تاریخ : 20 / 2 / 1392برچسب:
,
تو که نباشی با چتر هم که قدم میزنم ، گونه هایم خیس میشود …
نویسنده : baran تاریخ : 20 / 2 / 1392برچسب:
,
عاشقی مثل قصه است
بایکی بود شروع میشه و بایکی نبود تموم میشه
نویسنده : baran تاریخ : 18 / 2 / 1392برچسب:
,
امروز را برای ابراز احساس به عزیزانت غنمینت بشمار شاید فردا احساس باشد اما عزیزی نباشد . . .
نویسنده : baran تاریخ : 17 / 2 / 1392برچسب:
,
دلــــ ـــــــم اغــــ ـــــــوش پر ارامشــــ ـــــــت را میخواهــــ ـــــــد؛ که زیر بــــ ـــــــاران ارامــــ ـــــــم کند! ... دلــــ ـــــــم میــــ ـــــــخواهد باشــــ ـــــــی و همــــ ـ...
نویسنده : baran تاریخ : 16 / 2 / 1392برچسب:
,
نویسنده : baran تاریخ : 16 / 2 / 1392برچسب:
,
گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز میشود
گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام میگیرد
گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود میشود
گاهی با یک بی مهری ، دلی میشکند
مواظب بعضی یک ها باشیم !
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند …
نویسنده : baran تاریخ : 15 / 2 / 1392برچسب:
,
سلامتی آدمایی که تو دنیای مجازی
صدتا خاطرخواه دارن ولی تو دنیای
خودشون از همه تنهاترن
نویسنده : baran تاریخ : 13 / 2 / 1392برچسب:
,
سیگـــار از آخـــرین پک ...
ســـرباز از آخــــرین تیر ...
معشوق از آخـــرین نگـــــاه ...
همه از تمـــام شدن میترســـیم !!!
نویسنده : baran تاریخ : 13 / 2 / 1392برچسب:
,
هرقلبی دردی دارد
فقط نحوه ابراز ان فرق دارد
بعضی ها ان را در چشمانشان پنهان میکنن
و بعضی ها درلبخندشان
نویسنده : baran تاریخ : 12 / 2 / 1392برچسب:
,
دهانم پراازحرف است امابادهان پرکه نمیشه حرف زد
نویسنده : baran تاریخ : 12 / 2 / 1392برچسب:
,
چه رسم جالبی ست ...
محبتت را می گذارند پای احتیاجت
صداقتت را می گذارند پای سادگیت
سکوتت را می گذارند پای نفهمیت
نگرانی ات را می گذارند پای تنهاییت
و وفاداریت را پای بی کسیت..!
و آنقدر تکرار می کنند که خودت باورت می شود
اما باور نکن
نه تنهایی، نه بی کس و نه محتاج ...
نویسنده : baran تاریخ : 10 / 2 / 1392برچسب:
,
دلم گرفته
دلم گرفته از این شبهای تنهایی
از این روزهای تاریک و غمناک و بارانی
دلم گرفته از این قابهای خالی بر دیوار
از این گلهای خشکیده و خاطرات یک دیدار
دلم گرفته ازاین مردمان پر دروغ و فریب
از این حرفهای تلخ و این روزگار غریب
دلم گرفته از این شعرها و عاشقانه گفتن ها
از این عطرها و به یادت شکفتن ها
دلم گرفته از هر چه هست و نیست در دنیا
از زمین و آسمان و تمام آدم ها....
نویسنده : baran تاریخ : 10 / 2 / 1392برچسب:
,
شال..
اون شال سرخ تو
موج...
موج موي تو
نرم ترين حادثه
چه زيباست دور روي تو..
افرين به اخرين شاهكار! روي تو.
تويه اوج سادگي چه زيباست
اندوه تو...
واي كه اين واژه ها
"نالند" در گوش تو
اه...چه زخميه كه فردا كيست هم اغوش تو؟؟؟!!
اه كه اين لعنتي!
اين قرص هاي افسردگي
رنگ به رنگ دوز دوز
به باد داد ارام زندگيم!
شال اون شال سرخ تو...
موج موج موي تو
نرم ترين حادثه
چه زيباست دور روي تو...
نویسنده : baran تاریخ : 10 / 2 / 1392برچسب:
,
همچو نی می نالم از سودای دل
آتشی در سینه دارم جای دل
من که با هر داغ پیدا ساختم
سوختم از داغ نا پیدای دل
همچو موجم یک نفس آرام نیست
بسکه طوفان زا بود دریای دل
دل اگر از من گریزد وای من
غم اگر از دل گریزد وای دل
ما ز رسوایی بلند آوازه ایم
نامور شد هر که شد رسوای دل
خانه مور است و منزلگاه بوم
آسمان با همت والای دل
گنج منعم خرمن سیم و زر است
گنج عاشق گوهر یکتای دل
در میان اشک نومیدی رهی
خندم از امیدواریهای دل
نویسنده : baran تاریخ : 10 / 2 / 1392برچسب:
,
میتوانم کسی باشم که آسمانش پرستاره است ، رنگ عشق را ندیده ولی عاشق است.
میتوانم شمعی باشم که عاشق هزار پروانه است ، سوختن پروانه را باور ندارد و مثل خورشید گرم گرم است.
میتوانم سرابی باشم برای دلها ، زخمی باشم برای دردها ، سنگی باشم برای شکستنها.
میتوانم بشکنم دلها را، به بازی بگیرم قلبها را ، و بسوزانم نامه ها را.
میتوانم دو رنگ باشم یک قلب رنگارنگ داشته باشم ، میتوانم در آغوشها بخوابم و آرام باشم.
در مرامم نیست اینگونه باشم ، دلی سیاه و قلبی پر ازدحام داشته باشم .
آسمانی بی ستاره دارم ، قلبی آواره دارم ، نه شمع هستم و نه خورشید ، من یک دل مهتابی دارم.
من که دلم پر از درد است پس چگونه مرحمی برای دردهایم باشم؟
من که خود یک دلشکسته ام ، در غم عشق نشسته ام پس چگونه باید آرام باشم.
نمیتوانم بنویسم قصه رفتنها ، غرق شدن در سراب دلها را .
مینویسم که اسیر دلهای بی وفا بودم ، هنوز قصه تمام نشده ، من نیز قربانی یک عشق دروغین بودم.
نویسنده : baran تاریخ : 10 / 2 / 1392برچسب:
,
هر جای دنیا که باشی ، حتی اگر آن سوی دنیا باشی ، مهم بودنت در این دنیاست.
مهم این است که من به عشق بودنت نفس میکشم ، به یادت میخوابم و به عشقت بیدار میشوم.
دلم به بودنت خوش است ، دلم خوش است که تو در این دنیای بزرگ زندگی میکنی و من نیز به عشقت زنده هستم.
به امید روزی نشسته ام که تو را ببینم ، هنوز به کسی نگفته ام که عاشق هستم.
هیچگاه احساس تنهایی نمیکنم ، حالا که تو را دارم هیچگاه احساس بی کسی نمیکنم، حالا که تو هستی هیچگاه احساس بی پناهی نمیکنم ، حالا که در کنارم نیستی هیچگاه احساس نمیکنم که دور از تو هستم ، تو در قلب منی و من تنها نیستم .
تو در قلبمی ، نزدیکتر از آغوش من ، نزدیک از آنی که دستهایت در دستهایم باشد.
مهم این است که در قلب منی ، میتپد قلبم برای لحظه دیدار اما دلتنگ نیستم زیرا مهم این است که همیشه در خاطر منی .
حالا که لحظه های زندگی را به یاد تو سر میکنم ، دلتنگی معنا ندارد، حالا که به یادت تک تک ستاره ها را میشمارم ، غصه خوردن دلیلی ندارد ، حالا که عاشقت هستم ، تنهایی در قلبم جایی ندارد .
نویسنده : baran تاریخ : 10 / 2 / 1392برچسب:
,
درد دارد وقتی من عاشقانه هایم را می نویسم
و دیگران یاد عشقشان می افتند …
اما تو بیخیالی .... بیخیـــــــــــــــال...
نویسنده : baran تاریخ : 10 / 2 / 1392برچسب:
,
این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست ...!
نویسنده : baran تاریخ : 9 / 2 / 1392برچسب:
,
معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست
که تو اشتباه کـردی و حـق با یکـی دیگه است
گاهی یعنی اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره...
نویسنده : baran تاریخ : 9 / 2 / 1392برچسب:
,
تنت در بغل کسی و دلت پیش دیگری،،،،،هزار "خطبه" هم بخوانند "خیانت" است
نویسنده : baran تاریخ : 8 / 2 / 1392برچسب:
,
دست بر دلم مگذار...........میسوزی
داغ خیلی چیزها بردلم مانده
نویسنده : baran تاریخ : 8 / 2 / 1392برچسب:
,
دودی که از لب هایم بیرون می اید دود سیگارنیست!!!!!!!!
قلبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم سوخته است
نویسنده : baran تاریخ : 8 / 2 / 1392برچسب:
,
جدایی به روز آدم چیزی نمی آورد ؛ به شب آدم اما …
نویسنده : baran تاریخ : 8 / 2 / 1392برچسب:
,
نمی دونم از کــجا شروع کنم قصه تلخ ســـــادگیمـــو
نمی دونم چرا قسمت می کنم روزای خوب زندگیمو
چــــــرا تو اول قصه همه دوســـــــــم مــــــــــــی دارن
وسط قــــــــــصه می شه سر به سر من مـــی ذارن
تا می خواد قـــــصه تموم شه همه تنهام مــی ذارن
مــــــی تونم مثل همه دورنگ بـــــاشم دل نــــبازم
مــــــی تونم مثل همه یه عـــــشق بادی بــــسازم
تا با یک نـــــیش زبــــــون بترکه و خراب بـــــــــــشه
تا بـــــــیان جمعش کنن حباب دل ســــــــراب بشه
مــــــی تونم بازی کنم با عشق و احساس کسی
مـــــــی تونم درست کنم تـــــــرس دل و دلواپسی
مــــــــی تونم دروغ بگم تا خودمو شــــــــیرین کنم
مــــــــی تونم پشت دلا قایم بشم کــــــــمین کنم
اما نمیتونم عین اوناباشم
یه نفر پیدا بـــــــشه به مـــــــــن بگه چیکار کــــنم
من باید از چی بفهمم چه کسی دوسم داره ؟؟؟
توی دنیا اصلا عشق واقعی وجود داره .........؟؟؟
نویسنده : baran تاریخ : 8 / 2 / 1392برچسب:
,
سخت است فراموش کــردن کســي که با او ،
همــه چيز و همــه کس را ،
فرامــوش ميکــردم ...!
نویسنده : baran تاریخ : 8 / 2 / 1392برچسب:
,